از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟

کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد

گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب

چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد

صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش

گر خار بر اندیشی خرمانتوان خورد

او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه

هر روز به نو یار دگر می‌نتوان کرد


گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر همی ,دوست ,گه ,بایدت ,بهر ,عذر ,از دوست ,چرا بایدت ,چیز چرا ,دوست بهر ,بهر چیزمنبع

قصیده بتا تا زار چون تو دلبرستم

غزل دلا در عشق تو صد دفترستم

قصیده به حق نالم ز هجر دوست زارا

قصیده هر باد، که از سوی بخارا به من آید

قصیده کار همه راست، آن چنان که بباید

قصیده ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی

قصیده رودکی چنگ بر گرفت و نواخت

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش انواع فیلترشنی پرده بازار قارتال دانلود وب سایت روانشناسی و مشاوره خرید وب مانی با قیمت مناسب Sarzaminroya نخل موزیک سفیران سروش سعادت رویس موزیک ساخت ویلا