خوشست پیری اگر مانده بود جان جوانی

ولی ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی

چو من به کنج ریاضت خزیده را چه تفاوت

کزان کرانه بهاری گذشت یا که خزانی

وداع یار بیاد آر و اشک حسرت عاشق

چو میرسی به لب چشمه ای و آب روانی

دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت

حکایت دل تنگی به چون تو تنگ دهانی

به صحت و به امان زنده اند مردم دنیا

منم که زنده ام اما نه صحتی نه امانی

شعیب جلوه سینا جهیز دختر خود کرد

خدا چه اجرت و مزدی که می دهد به شبانی

چه دلبخواه به غیر از تو باشد از توندانم

که آنچه فوق دل و دلبخواه ماست تو آنی

تو شهریار نبودی حریف عهد امانت

ولی به مغز سبک می کشی چه بار گرانی


گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر تو ,دلبخواه ,دل ,زنده ,خوشست ,پیری ,خوشست پیری ,بود جان ,مانده بود ,پیری اگر ,اگر ماندهمنبع

قصیده بتا تا زار چون تو دلبرستم

غزل دلا در عشق تو صد دفترستم

قصیده به حق نالم ز هجر دوست زارا

قصیده هر باد، که از سوی بخارا به من آید

قصیده کار همه راست، آن چنان که بباید

قصیده ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی

قصیده رودکی چنگ بر گرفت و نواخت

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

برترین فایل باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی: راه راه قیمت مبل اداری پروژه فیزیک استاد نیکونژاد هتل داریوش کیش مرجع موسیقی ایران لیموشو فروشگاه اینترنتی اسپری تاخیری Juliannaqvjbrp54 Home