شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم

خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم

همه به کاری و من دست شسته از همه کاری

همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم

خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل

در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم

اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری

تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم

چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست

ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم

به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی

اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم


گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر تو ,بودمبه ,عشق ,یار ,شب ,شتابان ,تو بودمبه ,به هر ,رهگذار تو ,شب گذشته ,به رهگذارمنبع

قصیده بتا تا زار چون تو دلبرستم

غزل دلا در عشق تو صد دفترستم

قصیده به حق نالم ز هجر دوست زارا

قصیده هر باد، که از سوی بخارا به من آید

قصیده کار همه راست، آن چنان که بباید

قصیده ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی

قصیده رودکی چنگ بر گرفت و نواخت

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

منبع کویلی فروش بهترین قطعات دامپتراک HD785 قیمت خرید تردمیل خانگی فناوری و اطلاعات تعمیرگاه تخصصی تویوتا و لکسوس عکاسی کودک نوزاد ابزار شبکه نارنجستان : واقع در جلفا، منطقه آزاد ارس دانلود فیلم ترکی قالیشویی آنلاین